• وبلاگ : تصويري از هنر مردم
  • يادداشت : تجربيات پراکنده من (4)
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + راهي 
    آره اين مساله، اوضاع بديه واقعا!!!
    "غرور" يک چيزي شبيه همون گاز مسموم بي رنگ و مرگ خاموشه!
    خيلي وقتها توي ريز و درشت کارهامون غرور هست، ولي چون دقت نمي کنيم، اصلا به چشم مون نمياد!
    بعد يه روز به يه جايي مي رسي و تصميم مي گيري به خاطر خدا، ديگه "غرور " نداشته باشي! مثلا با خودت فکر ميکني که توي 5-6 مورد بيشتر غرور نداري!
    اما وقتي درست تر نگاه مي کني، ميبيني که لحظه لحظه ي زندگيت دچارش بودي و بيخبر..
    خيلي عجيبه! اما جالبش اينجاست که به خاطر همون غرور کارهايي ميکنيم که يه بچه اگر نگاه کنه، خنده اش ميگيره!!!

    ممنونم از مطلب خيلي خوب تون.شما در واقع مشکلات خودمون، بچه مذهبي هارو به نحوي ريشه يابي مي کنيد که من در کمتر جايي ديدمش! و واقعا ارزشمنده.


    تلنگري بر انديشه:

    ماهيان از تلاطم دريا به خدا شکايت بردند

    و چون دريا آرام شدخود را اسير تور صيادان ديدند.

    تلاطم هاي زندگي حکمتي از خداوند است

    پس از خدا بخواهيم

    دلمان آرام باشد نه درياي دور و برمان.


    پاسخ

    ممنون استاد
    + امير سعادتي 
    حاجي با مثال به روز پيش ببر مثل قبلي ها
    ميتوني اسم آدم ها رو نياري ولي مثال به روز عيني بياري
    اين جوري بيتره
    گفتم بخل نورزم توي گفتن اين نكته!
    پاسخ

    نوکرتوم. چشم

    حکايت اون نوعروس و فسنجونش رو شنيده بودم.

    ربطش به موضوع خيلي جالب و خنده دار بود!


    پاسخ

    :)
    کاملا موافقم بسيار بجا بود
    با سلام و صلوات
    دعوت هستيد به حسينيه مجازي و تازه تاسيس ما
    اميدوارم حسينيه ما رو خالي از حضورتون نذارين
    و اگر هم لطف کنيد براي حمايت از ما تبادل لينک داشته باشيم
    موافق هستيد؟
    پاسخ

    سلام. خدمت رسيدم
    حق حق
    پاسخ

    جمالتو عشق است جماااااااااال