قرار است من اینجا از هنر مردم بنویسم. و تا الآن هم از این موضوع تخطی نکرده ام. از این به بعد هم تخطی نخواهم کرد. اما موضوع اینجاست که همیشه هنر مردم در دستنوشته ها و کاشی ها و در ودیوار که خلاصه نمی شود!
و قابل توجه آنها که حجاب را به بهانه ی روزه، روزه را به بهانه ی گرما یا هر دو را به بهانه سومی رها می کنند. این پست به دعوت خواهر بزرگوارم (زیتون) تقدیم شد. من نیز از این دوستان دعوت می کنم: تا با هر هنری که دارند دست به این تحسین بزنند.
یکبار مردم، اهالی غزه اند و هنرشان مقاومت. یکروز هنر مردم در راهپیمایی 22بهمن تجلی می کند. یک دفعه هم بعضی از این مردم می شوند مرد خدا و هنرشان می شود شهادت. چندی پیش شد جهاد مردم بحرین، ... و من باید برایشان می نوشتم و نوشتم.
اینبار اما هنر را دختران ما می آفرینند که گرمای تابستان از سنگر حجاب و روزه درنمی بردشان. بعضی ها گفتند این مسئله ی شخصی آن هاست، به ما ربطی ندار. برخی گفتند این ها به جو خانواده بر می گردد هنر نیست. بزرگواری هم فرمود این حرف ها شائبه ایجاد می کند. دین و دنیا قاطی می شود.
اما به اعتقاد من حفظ سنگر حجاب و روزه در این فصل همانقدر مهم است که حفظ غزه. واین حجاب همانقدر قیمت دارد که آن خون ها. حالا نمی دانم چرا نباید این روزه داری و حجاب را تحسین نمود!
این اثر ناقابل تقدیم به ریحانه های صبورمان:
وتر ، طراح جوان ، ترنج ، آرت مبارز ، گرافیک خانه ، دوئل ، پلخمون ، سنا ، دعبلانه ، شق القلم ، یک فیلم ساز ، لباس پلنگی ، فرزدق وار ، خدا بود و.... ، شلمرود ، چلچله ، آبی ، منچ ، عطر خاک ، ساقیانه ، نجوا به سبک ما ، همسایه ، هنر در مدرسه عشق ، لاهوتیان ، خلوت من ، پابرهنگی ، روضه های ما ، مدادشمعی ، زهیر ، شور تشنگی ، حرم الشهدا ،
و اینجا رو مطلع کنند:
صبر ریحانه ها