انقلاب به روایت پوستر/ معرفی منظومه ای مردمی در عرصه گرافیک انقلاب به گزارش صبح هنر، در اوج فنته که دشمنان خارجی برای نفی جمهوری اسلامی هم قسم شده بودند گروهی هر فعالان عرصه گرافیک انقلاب هم قسم شدند برای دفاع از ساحت انقلاب به زبان پوستر. نهضت پوستر های عاشورایی 88 شکل گرفت. جوان هایی که خالصا و قرب الی الله گرد هم جمع شده بودند اثر تولید می کردند و توزیع. ایده پردازی می کردند و اجرا. پوستر ها دست به دست می گشت و دیده می شد. در مدارس و مساجد. در راهپیمایی ها و جلسات. اما فتنه بهانه ای بود و نهضت تازه تشکل یافته بود. مناسب های بسیار در پیش و حرف ها برای گفتن بسیار. و امروز ثمره ظاهری این حرکت شده است بالای 80 مجموعه پوستر در موضوعات مختلف. از بیداری اسلامی تا نفی استکبار. از عاشورای حسینی تا انتظار انقلابی. و ثمره باطنی اش توشه ای حسابش از دست ما خارج است. و در آستانه چهارمین سال فعالیت نهضت مردمی پوستر های انقلاب گفتگوی منتشر شده سایت شجر را با محمدرضا میری، دبیر این نهضت مردمی می خوانیم: نهضت مردمی پوستر انقلاب را چگونه تعریف میکنید؟ نهضت حرکت خود را چگونه و از کجا آغاز کرد؟ چرا به فکر خواباندن نهضت بودید؟ آیا با وجود داشتن شبیخون دشمن، چنین تصوری میتواند منطقی باشد؟ چرا پوستر؟ در واقع چرا این نهضت را به عنوان پوستر انقلاب نامگذاری کردید؟ آیا ویژگی خاصی برای پوستر قائل بودید؟ به نظر شما کدام وجه از فعالیت تشکیلاتی نهضت مردمی پوستر انقلاب، بند اختصاصی این مجموعه نسبت به دیگر تشکلهاست؟ یعنی فعالیتهای نهضت شامل برنامههای ?موزشی هم میشود؟ چرا تاکنون نهضت در مورد دفاع مقدس به تولید پوستر نپرداخته؟ در تولید پوستر، ?یا شما تلاش میکنید تا سطح خود را با سلیقه مخاطب هماهنگ کنید یا اینکه سلیقه مخاطب را متناسب با سطح خود، ارتقا دهید؟ ارتباطات نهضت با فعالین به چه صورت است؟ در بیرون از ایران، حرکت نهضت چه توفیقاتی داشته است؟ پایگاه پوستر های مردمی انقلاب به آدرس http://www.postermovement.ir در دسترس می باشد.
نهضت مردمی پوستر انقلاب که اکنون در آستانه چهارسالگی است، مجموعه تجربههای سالهای قبل و ارتباطات و شبکههایی است، که دست به دست یکدیگر، در ایامی که اصطلاحا به ایام فتنه معروف است، حرکتی را شکل داد که به برکت محور اصلی آن، یعنی ولایت فقیه پابرجا ماند و به لطف خدا تاکنون فضاهای جدیدی را هم گشوده است.
واقعیت اینکه؛ حرکت پوستر مقابلهای بود با حرکات دشمن در ایام فتنه 88? آن هم زمانی که در اوایل دی و ابتدای محرم 88 متوجه شدیم که حرکات و شعارهای فتنه از شعارهای سیاسی و انتخاباتی، سمت و سوی مغرضانه به خود گرفته است، به این معنا که اصل ولایت فقیه و اصل نظام را هدف قرار داد و بعد از این، جریانی تحت عنوان محرم سبز ایجاد شد. نقطه دردآور برای ما این بود که محرمی که مبنای انقلاب ما بود، چنانکه امام خمینی صراحتا این را عنوان کرده بود، پس از اینکه سالها توسط ما مورد غفلت واقع شد، به این معنا که مذهبیون ما استفاده سیاسی از این ماجرا نداشتند، اکنون توسط دشمنان انقلاب مورد استفاده قرار گرفته بود. یعنی ظرفیتی را که ما از آن غافل بودیم، دشمنان ما به راحتی استفاده کردند. کما اینکه ما سالهای سال این درد را داشتیم که چرا نگاه عاشورایی به انقلاب وجود ندارد؟ حرفهایی که قائدتا مورد استقبال هم قرار نمیگرفت! لذا ما هم در مقابل حرکت پوستر را آغاز کردیم، چنان که بعد از یک ماه، ظرفیت موجود خود را نشان داد و اصطلاحاً کار، قوت گرفت. به این ترتیب که روز 9 دی که اوایل حرکت نهضت بود خود بنده با مشاهده اخبار، این پوسترها را در دست مردم میدیدم. و با ادامه همین روند تا آخر محرم و صفر ما در این جبهه غالب شدیم، به نحوی که دیگر هیچ پوستری از جناح مقابل در میدان نبود. یعنی در ابتدا هماورد طلبی بود، به همین خاطر با فروکش کردن التهابات در انتهای سال 88 میخواستیم تا نهضت را بخوابانیم. اما با آغاز سال جدید متوجه شدیم که این تازه آغاز ماجراست. به این معنا که تازه بر مبنای این حرکت، شبکه اجتماعی شکل گرفته است و ارتباط با مردم برقرار شده و کارهای حسابیِ ما با تیراژ بالا، دست مردم مشاهده شدهاست. در واقع هرچند در ابتدا منفعل شروع کردیم، اما پس از مدتی متوجه برد بالای پوستر شدیم.
در سال 88 نگاه ما ترویج شعار بود و بعد به دنبال القای پیامها و مفاهیم در قالب شعار برآمدیم. به نوعی یک زورآزمایی بود که با خواباندن مچ حریف این حرکت آغاز شد.
البته باید اعتراف کرد که دشمن کار خود را بلد است و انصافا هم کار خود را خوب انجام میدهد. اما منظور من از خواباندن این نبود که کار را تمام کنیم و به خانه برویم. ما سالها بود که با دوستان مشغول حرکت در این راستا بودیم ولی به صورت مقطعی، نه به صورت منسجم و تشکلیلاتی. در واقع منظور از خواباندن نهضت هم به این معنا نبود که دشمن خوابید، بلکه به این معنا بود که زمینههای دیگر فعالیت را ببینیم. قائدتا با خوابیدن نهضت، حرکتهای دیگری آغاز میشد، کما اینکه سالیان سال همین اتفاق در جریان بود . لذا سوالی که در آن مقطع از خود مطرح میکردیم، این بود که با خوابیدن نهضت، در چه وادی جدیدی میتوان وارد شد؟ اما با شروع سال 89 به این فکر افتادیم تا نامگذاری سال را در قالب پوستر مطرح کنیم. بعد از مدتی هم به این نتیجه رسیدیم که همین کار را ادامه دهیم. یعنی این نگاه، که نهضت می تواند در گرافیک انقلاب جریان ایجاد کند، بعد از این مسائل ایجاد شد.
البته دشمن هم بیدار است و به خوبی هم مشغول کار است، ولی نهضت هم در کنار دیگر جریانات کار کرده است و کار میکند، ولی ما این ادعا را داریم که توانستهایم تا حدودی جبهه ایجاد کنیم.
ببینید؛ معمولا در اجرای کارها، مسائلی وجود دارد که از آنها ناگزیریم و همیشه باید بر طبق این مسائل پیش برویم. مثلا اینکه برای انجام یک فعالیت، از زمان محدودی برخورداریم و از طرفی امکانات و تواناییهای ما نیز محدود است. یعنی کارهای کمی بلدیم و امکانات کمی نیز داریم. تشکلهای مردمی نیز عموماً با نبود امکانات دست به گریبانند. بنابراینمهمترین سوال این است که چه کنیم تا بیشترین کار را با کمترین امکانات و با بیشترین تاثیر و در زمان و مکان خود به نتیجه برسانیم تا در آینده، وقتی به گذشته یعنی امروزمان نگاه میکنیم احساس ضررو زیان نکنیم؟ در این بین تشکلی دست پیش خواهد گرفت که بتواند پاسخ درستی برای این مسئله داشته باشد. فرضیات ما هم برای تشکیل نهضت، بررسی این مسئله بود. لذا متوجه شدیم که در فضای تصویری انقلاب، متاسفانه جوّ حاکم که از طرف سازمانها و نهادهای دولتی ایجاد شده بود، فضای کاملا تزئینی، بی اثر و سکولاری بود. به این معنا که در محرم، به نوشتن یک یاحسین و در نیمه شعبان به نوشتن یک یا مهدی اکتفا میشد و اتفاق دیگری نمیافتاد، گویا اینکه ما در خلاء زندگی میکنیم بدون اقتضائات سیاسی و اجتماعی . حتی در 22بهمن هم به همین ترتیب، فقط به نوشتن این جمله که «انقلاب ما انفجار نور بود» بسنده میکنیم و اتفاق دیگری نمیافتاد. لذا چون تبلیغات دولتی دراین امر خوب عمل نکرده و نمیکند، ما باید به عنوان پارهای از مردم، این امر را به نوعی جبران میکردیم. ضمن اینکه در بین تمام حرفها و حدیثها و قیل و قالها مهمترین این پیامها که پیام مقام معظم رهبری است، مورد غفلت واقع میشود به نوعی که ارزشیهای ما نیز خیلی درمورد آن به فکر و مطالعه و تحلیل نمیپردازند. نکته دیگر این که ما با توجه به اینکه قصد انجام کاری داشتیم تا در آینده، احساس خسران نکنیم، باید فارغ از جریانات سیاسی و احزاب و گروهها، مبتنی بر منویات حضرت آقا کار کنیم، نه چهره و خوب و بد. کما اینکه ملاک خوب و بد ما هم باید آنچه که باشد که رهبری میفرماید. لذا در اوج ایام فتنه، نهضت سراغ حزب و رنگ و شخص خاصی نرفت و این به نظر من از جمله دلایلی بود که به لطف خدا جنبش توانسته است خود را حفظ کند. مسئله سوم این که بین آنچه توانایی انجام آن را داشتیم کدام یک را بهتر از دیگری انجام میدهیم؟ از آنجا که جمعی که شبکه مارا تشکیل میداد، در چند عرصه به لطف خدا بچههای اهل ذوقی بوده و هستند که معمولا در چند شاخه رسانهای هم به فعالیت مشغولند، لذا با سَبُک و سنگین کردن و هزینه به فایده کردن درمورد اینکه کدام یک بهتر از دیگری است، به این نتیجه رسیدیم که خلائی که به راحتی امکان پرکردن آن وجود دارد، خلاء گرافیک است. آن هم به چند علت؛ اول اینکه گرافیک رسانه سبک و چالاکی است. یعنی سریع و بدون وابستگی به نیروی انسانی زیاد تولید میشود، هرچند ممکن است تیمی هم کار شود و نیز احتیاج به ابزارهای تکنولوژیک خاص نظیر آتلیه و این مسائل هم ندارد. از طرفی هم به راحتی میتوان آموزش داد، جابهجا کرد، انتقال داد و منتشر کرد، طوری که شما با استفاده از یک کپی سیاه و سفید هم میتوانید یک پوستر را نشر دهید. کما اینکه از رسانههای دیگر هم چالاک تر است. چنانکه در ایام فتنه اولین کارهایی هم که انتشار یافت پوستر و کاریکاتور بود و بعد از آن بود که با گذشت چند ماه، مستند و بعد مثلا بعد از دویا سه سال، سینمایی منتشر شد. این البته به معنای این نیست که افرادی که مثلا مستند کار میکردند چندماه خوابشان برده بود، بلکه منظور این است که تلاشهای دیگر دیرتر نتیجه میدهد. لذا با توجه به تجربیاتی که از قبل برای ما وجود داشت، حول اینکه چگونه میتوان کاستیهای موجود در عرصه انقلاب را رصد کنیم و کار کنیم و به دست مردمان برسانیم، ما دیدیم گرافیک را بلدیم و میتوانیم این قسمت را به دست بگیریم. بنابراین نهضت مردمی پوستر انقلاب حرکتی مردمی و تبلیغی است جهت ابلاغ منویات رهبر معظم انقلاب با زبان گرافیک به مخاطب جهانی. یعنی به مردم و آن هم با زبان گرافیک. بیشتر از این هم قصد نداریم. حتی نگفتیم نهضت گرافیک، بلکه نهضت پوستر تا بسیار خاص کار کنیم و مدیون حرف خود نشویم.
چرخه کار در نهضت چگونه است؟
فعالیتی که در نهضه تعریف شده، کاملا میان رشته ایست و از بچههای اهل پژوهش و اهل قلم و ادب گرفته تا بچههای گرافیک و سایبریکار درگیر هستند. اما کاری که انجام میدهیم در قالب پوستر انقلابی است. شیوه کار بر این است که در اتفاقات خاص و خط مشیهایی که رهبری در موارد خاص تأیین میکنند، نظیر نامگذاری سال و سخنرانی ها و مسائل و دغدغههایی که ایجاد میکنند، نهضت موجی آغاز میکند که این موج، با همفکری دوستان ایده پرداز، در قالب موضوعی ذیل یک فراخوان به تمام دوستان که شبکهای مردمی از سراسر کشور هستند، اعلام میشود. بعد از این، دوستان محتوا ساز و ادبیات پرداز برای تولید پوستر محتوا تولید میکنند و ادبیات پیشنهاد میدهند که این ادبیات در اختیار بچههای طراح قرار میگیرد. البته طبیعی است که گاهی اوقات، افراد آماتور هستند و گاهی اوقات حرفهای، لذا در این میان اصلاحاتی هم در کارها صورت میگیرد تا به صورت قابل ارائه تبدیل شود. اگر این پوسترها مخاطب خارج از کشور هم داشت، دوستان مترجم وارد میشوند و دوباره طراحی میشود. بچههای سایبری و رابطین اطلاع رسانی نیز در این مرحله وارد کار میشوند و شرایط اطلاع رسانی را فراهم میکنند. یکی از حلقههای مهم که آثار را نشر میدهد ایمیلها و پیامکهاییست که بچهها برای یکدیگر ارسال میکنند. این برای ما خیلی ارزشمند است. چرخهای مردمی که نیازمند دولتیها نباشیم. اتفاقا تلاش هم کردهایم تا با دولتیها تعامل داشته باشیم و اتفاقا هیچ وقت هم این تعاملات جواب نداده و به تعهدات خود عمل نکردهاند. یعنی موسساتی مدعی شدهاند، فلان مقدار ایمیل برای مخاطبان خارج از کشور ارسال خواهند کرد ولی هیچ وقت این اتفاق نیافتاده است. اما کسی که برای مثال با 40 طلبه لبنانی در ارتباط بوده این کار را برای ما انجام داده است. یکی دیگر از گروهها، اصطلاحاَ بانیان هستند. کسانی که در ایام خاصی بانی میشوند تا پوسترهای خاصی چاپ شود. ممکن است دولتی هم باشند. ما معتقدیم هرکس ، هرکجا میتواند آرم و نشان خود را در روی پوسترهای ما به کار ببرد، چه دولتی و چه مردمی. همچنین طبقه یا گروه مُوَّضعین که وظیفه توزیع را عهدهدارند. شبکههایی که محصولات را توزیع میکنند. چنانکه اگر امروز اتفاقی افتاده باشد و ما بخواهیم پوسترهایی را به صورت گسترده توزیع کنیم، تعدادی از افراد به اصطلاح سرخط هستند که هرکس سمت و سویی از شهر را به عهده میگیرد. این شبکه اینقدر توانمند هست تا در یک نصف روز تمام پوسترها را توزیع کند. یعنی در این تجربه از مجموعه حتی تا حلقه?خر هم وجود دارد و تمام این حلقهها برای ما ارزش یکسانی دارند. یعنی کسی که نوارچسب را با دندان میکند تا پشت مغازهها بزند تا کسی که مشغول طراحی است، همه یک منظومهاند که با نبود هرکدام کار ناقص باقی خواهد ماند. برای مثال وقتی در جریان پیامبر اعضم (ع) رهبری پیام خود را ابلاغ میکنند، بچهها از 9 شب شروع به تولید محتوا و طراحی میکنند تا ساعت 9 صبح فردا مجموعه پوستری بارگذاری شده باشد و به تمام کشور اطلاع رسانی شد که اگر امروز ظهر قصد رفتن به نمازجمعه را دارید این هم از پوستر.
چند چیز هست که به عقیده من نهضت را از دیگر مجموعهها خاص کرده است و آن جمع بین امتیازاتی است که بعضی حرکات دیگر از ?ن برخوردارند. مثلا یکی کار جمعی و گروهی و میانرشتهای که به طور واقعی در آن همافزایی ایجاد میشود. یکی دیگر اینکه ما تلاش میکنیم که چپ و راست نزنیم و سراغ افراد و چهرهها نرویم. دیگر اینکه ما فایل قابل چاپ ارائه میکنیم. مسئلهای که خیلی از مجموعهها رعایت نمیکنند و اگر هم رعایت کنند، به خوبی پشتیبانی نمیکنند. اما ما در نهضت تلاش میکینم تا علیرغم تمام مشلکلات، به بهترین نحو از محصولات خود پشتیبانی کنیم. نکته دیگر اینکه ما تلاش میکنیم تا حد ممکن از قابلیتهای گرافیکی استفاده کنیم و نه اینکه از نرم افزار گرافیکی استفاده کنیم. البته گاهی دوستان از این کارها میکنند که مثلا عکسی از رهبری بگذارند و در زیر آن جملهای از ایشان ذکر کنند. اما تلاش ما بر این است تا بیشتر از زبان گرافیک، که همان زبان ایهام وزبان دوست داشتنی هنری است به این منظور استفاده شود، اگرچه قرار است برای مردم قابل فهم باشد. نکته دیگر این که ما متعهد به مردمیم و کاری را انجام میدهیم که مردم بفهمند و درک کنند و با آن ارتباط برقرار کنند و در مجموع به درد مردم بخورد. کما اینکه بسیاری از کارهای نهضت هم امتحان خود را پس داده است. تیراژهای انبوهی که سالیان سال دست مردم است و نشان دهنده این است که بعضی کارها توانستهاند امتحان خود را پس دهند ومردم با آنها ارتباط برقرار کنند. نکته دیگر اینکه اتفاقات دیگری در حاشیه نهضت در حال رقم خوردن است تا بچهها بتوانند فضای تولید را کاملا درک کنند و کار جدی تولید کنند و براین مبنا سفارش بگیرند و آموزش ببینند .
بله. اتفاقا افقهای ما برای آینده، افقهای آموزشی است. هرچند در حال حاضر حرکت ما حرکت انقلابی است و اگرچه حرکت، وجهه انقلابی دارد اما افقهای ما تماما افقهای آموزشی است و به همین منظور طرح درس و محتواهایی هم به آرامی در حال تدوین است. ما حتی در نظر داریم مرکز ?موزش عالی گرافیک انقلاب را به همین منظور راهاندازی کنیم. کما اینکه در حال حاضر نیز دورههای آموزشی گرافیک انقلاب برای فعالان فرهنگی و هنرمندان توسط نهضت تشکیل میشود. خلاصه کلام اینکه نهضت الان مکانی است که بچهها تجمع کردهاند و به خاطر این تجمع و تمرکز، تواناییهایی کسب کردهاند که موجب میشود کارهایی به سمت آن ها رجوع کند که این کارها کارهای جدی است .کارهای جدی هم موجب ارتقا میشود و با این ارتقا بچهها علاقهمند میشوند و این علاقهمندی موجب میشود تا به فعالیت بپردازند و این چرخه مدام خود را تکمیل میکند و بالنده میشود، البته با دعای دیگر دوستان و نقدی که بچهها همیشه داشتهاند.
اول اینکه ما به دنبال فعالیتهایی هستیم که خاص باشد و با دیگران متمایز باشد.یعنی جاهایی که بیشتر مورد غفلت واقع شده است . مثلا ما یک سال در مورد نیمه شعبان به فعالیت پرداختیم. ولی با موضوع انتظار انقلابی، نه انتظار گل و بلبلی که در میان مردم رایج است. ضمن اینکه باز، همان طور که بیان شد تواناییها محدود است و ما هم از ابتدا ادعا نکردیم هرجا که خلاء وجود دارد ما وارد شدهایم. به علاوه کار هم مردمی است و در واقع پولی پشت سر ما نیست تا به طراح پول بدهیم و بگوییم بر مبنای سفارش ما طرح بزند. در تهران مجموعه پوسترهای آنچنانی خارج میشود که البته به دلیل ساپورت شدن از کار است. حتما زحمت های زیادی نیز به این خاطر کشیده شده است، ولی نهضت ما به این گونه نیست و بچهها خالصاً مخلصاً کار میکنند.یعنی پولی وجود ندارد تا هزینه کنند و چون کار مردمی است و نشانی هم از جایی پشت سر آن نیست رسانهها اعتماد نکردند و لذا رسانهای نشده است. با این حال، بالاکشاندن مجموعه تا این درجه اتفاق بزرگی است که افتاده است و آن هم به برکت اخلاص بالای بچههای ماست. تازه جالب است بدانید که بچههای طراح ما در دو سنگر مشغول جهاد هستند. یکی طراحی و بارگذاری پوستر در سایت به صورت رایگان و دیگری انجام پروژههای سفارشی خاصی که به نهضت میشود، آنهم به گونهای که بخشی از اجرت این کار را هم به منظور تامین هزینههای جاری و امثال این موارد به خود نهضت اختصاص میدهند . در واقع چنین تیپهایی از بچهها اصطلاحا مشغول کارکردن در نهضت هستند.
من فکر میکنم که ما تلاش کردهایم تا به مردم احترام بگذاریم که این حرف 2 معنی خواهد داشت. یعنی ذائقه مخاطب دو نوع است. یک ذائقه مفهومی است ، یعنی موضوعاتی هست که برای مخاطب اهمیت دارد و نسبت به آنها دغدغه دارد و از وجود این مسائل رنج میبرد. در این زمینه باید گفت که ما نه تنها باید به این ذائقه احترام بگذاریم، که حتی اصلا باید برای این ذائقه کار کنیم و در این هم شکی نیست. درواقع ما دغدغههای درونگروهی نداریم که به مردم بگوییم اگر شما این دغدغه را دارید پس شما هم مثل ما خوب هستید و اگر ندارید، پس مثل ما نیستید و با ما خیلی فاصله دارید. اما نوع دوم ذائقه آن ذائقه بصری مردم است و ذائقه محترمی هم هست. چون اول اینکه ذائقه مردم اصالت دارد و دیگراینکه این ذائقه بصری، هرآنجا که آسیب دیده است، عدهای به آن آسیب زدهاند. یعنی این آسیب ذاتا در نگاه مردم وجود نداشته است. قصد ما و جهت گیری ما این است که همراه مردم حرکت کنیم و دست این ذائقه را بگیریم و پله پله به اوج برسانیم نه اینکه مثل بعضی دیگر بالا بایستیم و عنوان کنیم اگر کسی با این طرح ارتباط برقرار نکرد، به معنای این است که از سواد بصری برخوردار نیست، بنابراین سلیقه و سواد بصری مردم پائین است و به من مربوط نیست. ما معتقدیم باید نه بالا بایستیم و نه پایین بیاییم، بلکه باید همراه مردم گام برداریم و همراه مردم پله به پله جلو بیاییم. بر همین مبنا؛ نمونههایی از پوسترها وجود دارد که سلیقه مردم را افزایش داد وذائقه مردم هم در بعضی از موارد تغییر کرد و به همین حالت پله به پله بالاتر آمد و مردم توانستند با این محصول ارتباط برقرار کنند و اتفاقا در گرافیک آن موضوع افق جدیدی هم باز شد.
در واقع ما نه کار بدون ایهام را میپذیریم و نه کار سراسر ایهام را. این موارد نسبی است و همانگونه که عرض شد، ممکن است در یک کار وجود داشته باشد و در کار دیگر وجود نداشته باشد. نظر من این است که کار باید ایهام داشته باشد اما در سطحی که آن را شیرین کند نه اینکه دل را زده کند. مخاطب زمانی که با پوستری مواجه میشود باید معمایی را حل کند، اگر این معما را حل نکند، به این معنا که خود ما این معما را حل کنیم و به او القا کنیم و جواب را به او بدهیم که موجب میشود کار را پس بزند و طرح رابه هیچ عنوان از خود نداند. از طرفی حل معما نیز نباید بیشتر از چند ثانیه طول بکشد، که در این حالت مردم با معمایی که نتوانند حل کنند، قهر میکنند و ارتباط برقرار نمیکنند و میروند. طبیعی هم هست. مردم بیکار نیستند که بخواهند معمایی را که ما به آنها بدهیم را حل بکنند. یعنی دقیقا شرایط مانند راه رفتن بر روی لبه تیغ است که در گرافیک بسیار اهمیت دارد. حالا این امر در بعضی از کارها بیشتر نمودار است و در بعضی از کارها کمتر دیده میشود. ممکن است یک کار فقط بخواهد فضایی را ایجاد کند تا حدیثی از یک معصوم به زیبایی انتشار یابد ولی ایدهای در پشت سر خود دارد، شاید در اثردیگر، ایدهای آشکارتر از بطن ماجرا باشد و شاید در یک اثر تلفیق مناسبی از دو نماد دیده شود. بعضی فضای تصویرسازی میگیرد و به همین ترتیب. همانطور که بیان شد این مسائل نسبی است چه اینکه سلایق و توانایی بچهها نسبی است. و همه رقم از بچهها به فعالیت مشغولند.
در حالت عادی، ضمن اعلام فراخوان، زمانی را برای ارسال آثار تأیین میکنیم. ضمن اینکه در هر فراخوان چند چهره جدیدهم به پای کار میآیند. دراین میان تعدادی از بچهها که فعالتر هستند، ارتباط بیشتری هم با ما برقرار میکنند. اما بیشتر از طریق سایت با اعضا در ارتباطیم، البته ارتباطات دیگری هم هست، مثل ارتباطات سفارشی و حضوری. بعضی از بچهها نیز رابط هستند و نمایشگاه برقرار میکنند. ضمن اینکه ما بدنهای مردمی داریم که این امر موجب میشود تا آمار هیچ یک از بچهها را نداشته باشیم. ممکن است آمار طراحان مجموعه را داشته باشیم، ?ن هم به این دلیل که برای ما کار میکنند، اما اینکه چه تعدادی از مخاطبین در فلان منطقه ممکن است این طرح را تکثیر و پخش کنند را نمیدانیم و نمیتوانیم ارتباط درستی با این افراد داشته باشیم. البته به بعضی از این دوستان برای عضویت در سایت فراخوان اعلام کردهایم اما بسیاری از این افراد را به هیچ عنوان نمیتوان شناخت. با این حال همراهان ما از سراسر کشور چیزی در حدود350 نفر هستند . بسیاری از همراهان ما نیز از انگیزه لازم برای ثبت نام در سایت و ارائه گزارشکار برخوردار نیستند. در واقع در شناسایی دقیق اعضاء خود، بسیار بیتوفیق بودهایم و نتوانستهایم ثبت درستی از حرکت خود داشته باشیم. البته تدابیری اندیشیده شده تا در سایتی که در آینده پیشبینی کردهایم، تا حدی بتوانیم از رفت و آمدها باخبر شویم. اما در مجموع از آنجا که این حرکت، کاملاً مردمی است، نمیتوان انتظار داشت تا تمام اعضای خود را بشناسیم. با این حال تقریبا 350 نفر از اعضاء، ثبت در سیستم هستند که از این تعداد 280 نفر طراح و باقی در بدنه نهضت فعالیت میکنند.
به عنوان مثال؛ یکی از شبها که قرار بود تا فراخوان داشته باشیم، اتفاقاً مشکلی ایجاد شده بود که سایت بالا نمیآمد. یعنی مجبور بودیم که تنها با پیامک با اعضاء ارتباط برقرار کنیم. به همین ترتیب به ایده پردازان اطلاع رسانی کردیم تا محتوا سازی کنند و ادبیات پیشنهادی خود را برای ما پیامک کنند و ما هم این محتوا را برای طراحان پیامک کردیم. در این جریان کسانی که پای کار بودند دو یا سه نفر ایدهپرداز بودند و 5یا6 نفر طراح. ولی حضور همین تعداد، تمام مجموعه را به راه انداخت.
وقتی ارتباط گیری در داخل برای ما تا این مقدار سخت است، قائدتا درخارج از کشور سخت تر از این است. فعالیت ما در خارج محدود به همین بچههایی است که در بیداری اسلامی کار میکردند و عدهای طلبه و دانشجو. کمی در فیسبوک و کمی در محیط پلاس. البته یکی از محصولات ما هم که از سخنان رهبری پیرامون بیداری اسلامی است ، درحال حاضر به عنوان سوغات فرهنگی مشهد، در میان زائران عربزبان توزیع می گردد. اما در مجموع درنظر بگیرید وقتی بازخوردها در داخل کشور این مقدار کم است، در خارج از کشور به چه صورت است؟ متاسفانه تاکنون نتوانستهایم بازخوردی از خارج کشور جمع کنیم مگر این که یا اتفاقی باشد یا به چشم دیده باشیم. مثلا پوسترهایمان در کربلا ونجف را به چشم دست مردم دیدیم. یا به صورت اتفاقی در فلان خبرگزاری دیده شده که مثلا در کشمیر پوستر ما در فلان تظاهرات دست مردم است، اما واقعیت اینکه مکانیزم خاصی برای این بازخوردها دیده نشده است، چه در داخل چه در خارج.