قبل از یادداشت: مقدمتاً: سیمای مسیحایی 4 نقاش کمی فضای کار را به سمت مینیاتور برده است. بالای سر امام(ره) چند ملک و بالای سر محمد رضا روایتی از ظلم های اوست. کاراکتری با کلاه صهیونی و لباس بریتانی و ردای امریکی نماد اربابانی است که دیگر محمد رضا را رها کرده اند و سعی می کنند دامن از دست او درآورند و از معرکه موسای زمان بگریزند. نقاش صورت فرعون را با محمد رضا عوض کرده و با ترسیم فضایی که کاخ فرعون را تداعی می کند گویا شخصیت های معاصر را با دل تاریخ و عبرت های آن پیوند داده است. نیاز محمد رضا به رئفت و بخشش روح اللهی در این اثر بیشتر دیده می شود. این شاید کنایه ای باشد از اذناب او که در ید قدرت امت و امام گرفتار بودند. اما نقاش با ذکر آیه صدو شصت و هشت سوره نساء در تابلوی خود جواب این گروه را به روشنی و قاطعیت داده است. آری خمینی ولی خداست و قرار است بعد از پانزده سال نصیحت و هدایت، اینک حکمی را جاری کند که خداوند فرموده است: خداوند بنا ندارد کسانی که کفر ورزیدند و ظلم کردند را بیامرزد یا راهی پیش پایشان بگذارد. در اثر بعدی که باید به سالهای بعد از پیروزی انقلاب مربوط باشد، به اهمیت وحدت و انسجام حول کلمه الله و قطع دست استعمار از منابع ملی می پردازد: اثر بعدی که پرکارترین نقاشی این مجموعه است و از لحاظ کاراکتر سازی و قلم و ترکیب بندی و آوردن نام افراد یا مکان ها، به فضای نقاشی های قهوه خانه ای و پرده های نقالی به شدت نزدیک است روایتی دارد از فرار شاه و خیانت ها و دزدی های او، راهپیمایی های مردم، حمله ارتش شاه، جنایاتی مانند سینما رکس، منابع ملی نظیر نفت و دریا، بازگشت امام از تبعید نجف و فرانسه ، پیروزی مردم و اعدام مفسدین من جمله هویدای پیپ بر لب، و عنصری که در بیشتر آثار این مجموعه در دست و بر فراز سر حضرت امام قرار دارد: قرآن و پرچم اسلام.... دیگر آثار شامل کارت پسال هایی است که قبل از پیروزی انقلاب کار شده و برای تبریک سال نو استفاده می شده. این کارها که گاه به نقاشی می زند و گاه به گرافیک، علاوه بر سیمای مسیحایی حضرت روح الله، مجموعه ای زیبا است از نمادهای انقلابی از قبیل آیات جهادی قرآن کریم، شمشیر عدالت، کره زمین که مقصد نهایی این انقلاب است، قرآن، نور، و بالاخره صفات حضرت روح الله که پیرامون تمثال حضرتش نگاشته شده است. علاوه بر آن ادبیاتی که در کنار هر کارت پستال به کار رفته زیبا و منحصر به فرد است: در خاطرات منقول از حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان - که ارادت من در سال 88 به خاطر بصیرتش به او دو چندان شد- شنیدم که در اصفهان، نقاش این اثر از وی به عنوان مدل استفاده کرده است. در کنار همه آیات الهی که در آثار این مجموعه دیدیم و خواندیم اینآیه در اثر اخیر دیدنی تر و خواندنی تر است که دعای یوسف نبی علیه السلام را از زبان حضرت روح الله نقل می نماید: رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ(یوسف/33) و امّا بعد: از ایشان به خاطر این بزرگواری ممنونم. همچنین خواهر بزرگوارم سرکارخانم حدادی تصویر زیر را از یک آینه جیبی تهیه و ارسال کردند که از ایشان هم صمیمانه تشکر می کنم. در کنار سایر نمونه های چاپ تصویر حضرت امام بر روی بیس های مختلفی نظیر بشقاب و قالیچه که در یادداشت های قبل ذکر شد چاپ بر روی آینه نیز قابل توجه است. این یادداشت در پارسینه +
بفرمایید روضه...در (وبلاگ مرمی)
...............................................................................
حضرت روح الله ظهور کرد و از حماسه های شاهنامه گرفته تا تاریخ عاشورا در مقابل چشم مردم طی چند سال زنده شد. پس مردم باید با همان شیوه گذشتگان این دوره تاریخی و این شخصیت بزرگ را ثبت و روایت می کردند. در این یادداشت نمونه هایی از عرض ارادت مردم و هنرمندان مردمی را به سیمای مسیحایی حضرت امام خمینی (ره) نظاره خواهیم کرد که به و ضوح ادامه روشن شمایل نگاری و نقاشی هایی است که سیما و تاریخ گذشتگان را به ترسیم کشیده است.
برخلاف تمام یادداشت هایم، تصاویر این مجموعه همه دانلود دست چندم از اینترنت است طی چند ساله گذشته و لذا منبع مشخصی ندارد.
آنطور که از کودکی ام برایم نقل می کنند و البته بسیاری از آن را خودم نیز به خاطر دارم، یکی از ویژگی های من علاقه مندی به حضرت روح الله و به تبع آن اهتمام من به جمع آوری تصاویر آن حضرت بوده اعم از پوسترهای عکس و نقاشی. راه های به دست آوردن این تصاویر نیز مختلف بود. خرید، سوغات و یا بهانه گیری های کودکانه در مهمانی ها و دل صاحبخانه را نرم کردن و دست پر بیرون آمدن. البته از آنجا که این جمعآوری مربوط به مقطع سالهای قبل از دبستان من یعنی بین 57 تا 59 می شد بر اثر شیطنت ها و بازی ها و بعضا ببرّ و بچسبان های مختلف چیزی از آن باقی نمانده الّا قلیلا.
یکی از ویژه ترین پوسترهای آن سال ها پوستری بزرگ بود که حضرت امام را در هیبتی موسایی نقاشی کرده بود و شاه را مرعوب و زمین خورده در مقابل حضرتش به تصویر کشیده بود. ازین پوستر هاله ای نا مفهوم در خاطرم باقی مانده بود تا آنکه بعد از سی و اندی سال آنر ا در اینترنت دیدم و به وضوح به جا آوردم:
و اما روایتی دیگر از موسا و فرعون زمان برای عبرت فرعونیان:
در نقاشی بعدی نقاش رئفت پدرانه امام (ره) و اشتیاق خالص کودکانه نه فقط کودکان که همه آحاد ملت را دستمایه کار خود قرار داده. و شاه مخلوع در جایی حقیر بر زمین افتاده. گویا او هم اینک به بخشش امام نیاز دارد. از دریچه این اثر، همه به امامشان به چشم یک پدر می نگرند:
بود آن روز بر ما عید مطلق / که در جنبش درآید پرچم حق
حضرت روح الله زندان و تبعید را برای خدا تحمل کرد تا مردمش مشق کنند انتظار و تمهید را برای آزادی یوسف زهرا عجل الله تعالی فرجه الشریف از بند غیبت....
دوست بزرگوار و پسر عموی عزیزم لطف کردند و کارت پستال زیر رو در جهت تکمیل یادداشت ارائه کردند:
این یادداشت در تریبون مستضعفین +